0
ای خدا جد و آبادت رو بیامرزه! جوون!!
اگه این پست آخری رو نمیدیدم بی شک دقمرگ میشدم!!!
دستت درد نکنه خوب بود! ببین وقتی مقایسه میکنیم از این سوالا پیش میاد که هم بحث رو پیش میبره هم سوال خوبیه و میشه ازش آموخت!
1 - به نظر شما چرا برای خواننده خوب نیست که ترانه بگه؟ من برعکس فکر میکنم که نشاندهنده توانایهای بیشتر یک خوانندست! یعنی هنری افزون بر خوانندگی و تکنیک ! هنر ترانه سرایی!
2- به لحاظ تکنیکی و کار با بزرگان خوب بی انصافی میکنیم! یعنی باید اول ببینیم یگانه در چه سالهایی و در چه شرایطی اومد و لهراسبی در چه زمانی! هم دوره ای های یگانه کیا بودن هم دوره ایهای لهراسبی کیا؟ اصلا لهراسبی کی شروع کرد یگانه کی شروع کرد!
اما به نظر من شیب پشرفت یگانه خیلی بیشتره!
اما از نظر فاکتورهای صدا باید جرات کنم بگم که من به لحاظ وسعت و حجم برتری در لهراسبی نمیبینم!
اما به لحاظ پختگی صدا چرا که البته اونو فقط زمان میتونه درست کنه!
به لحاظ تنظیم و ملودی بازم هنوز زوده! برای یگانه ! بعد دوباره ترانه سرایی یگانه رو با بمانی مقایسه کردن! من دوست ندارم! باید سیر پیشرفت رو در زمان و مکان خودش بررسی کرد! بمانی شاید به تعداد موهای سر من ترانه زیبا داشته باشه! ولی من خودم شعر میگم ! المانهای تیز هوشی در ترانه های یگانه رو میبینم!
راستش من به زور خودمو راضی کردم یگانه گوش بدم ولی الان دیگه باید جرات داشته باشم و بگم ازش لذت هم میبرم! لهراسبی دارای جایگاه مرتفع تریه! ولی سختکوشیه یگانه ستودنیتره!
شاد باشید
بدرود
علاقه مندي ها (Bookmarks)